تنبک، دمبک، دنبک یا ضَرب) یکی از سازهای کوبهای پوستی است و از نظر سازشناسی جزء طبلهای جامشکل محسوب میشود که از این خانواده میتوان به سازهای مشابه مانند داربوکا در کشورهای عربی و ترکیه و همچنین زیربغلی در افغانستان اشاره کرد.
تنبک از نظر نوازندگی (انگشت گذاری)، رنگ های صوتی و ساختمان فیزیکی اش (در عین ظاهری ساده)، یکی از پیشرفته ترین و پیچیده ترین سازهای کوبه ای پوستی دنیا محسوب می شود، گروهی معتقدند که نام این ساز در اصل تنبک بوده و تبدیل آن به تمبک به دلیل قلب حرف «ن» ساکن به «م»، قبل از حرف «ب» است؛ مثل اتفاقی که در تلفظ واژه «شنبه» میافتد. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که صورت «تنبک» منشاء منطقی نداشته و به همین دلیل به اشتباه در میان مردم رواج یافته است. اما در نوازندگی این ساز از تکنیکهایی به نام های «تُم»، «بک»، «پلنگ» و «ریز» استفاده میشود. بنابراین چندان بعید نیست اگر نامگذاری «تمبک» بر اساس همین اسامی صورت گرفته باشد. از دیدگاه زبانشناسان واژه Tambourine که در زبانهای اروپایی برای تمبک به کار میرود از واژه تنبور پهلوی وام گرفته شدهاست.
تنبک از نظر سازشناسی جزو “طبل های جام گونه” است و جالب است اشاره کنیم که بنا بر پژوهش های اخیر ، برخی از طبل های جام گونه، هم از نظر ساختمان فیزیکی و هم از نظر لغوی شباهت به تنبک ایران دارند.
سازی است کوبه ای و تشکیل شده از تنه ی توخالی توت یا گردو که استوانه ای به نام نفیر به آن وصل شده و صدا از راه دهانه ی پشت نفیر خارج می شود. روی دهانه ی بزرگ این استوانه را پوست می کشند و تولید صدا در آن از طریق انگشتان نوازنده روی آن صورت می گیرد. تنبک از کاملترین سازهای رده ی ضربیها ( کوبه ایها) در دنیاست و با این که این ساز نغمگی (Melodic) نیست، می توان با اجرای دقیق ، حالتی از نغمه را نیز از آن تداعی کرد. اجرای درست و صحیح ضربیها در موسیقی ردیف ، کار مشکلی است و سالها ریاضت می خواهد.
معرفی:
رضا ترشیزی نویسنده کتاب “هزار سال وزن در موسیقی ایرانی” می گوید: ” در منظومه ساسانی یادگار- زریران مربوط به افسانه های پهلوانی اشکانیان نام تمبک Tumbak صراحتاً ذکر شده است”. همچنین در مقاله ای تحت عنوان “موسیقی ایران از دوران کهن و عهد هخامنشیان” به متن کتاب پهلوی زبان “خسرو پسر قباد و غلام” مربوط به زمان ساسانیان اشاره می شود که در آن نام ساز دمبک Dombak آمده است و اضافه می کند که در تمدن عیلام سازی شبیه به تمبک را می نواختند. در کتاب “موسیقی بین النهرین” اثر فرانسیس گالپین Francis Galpin ، می خوانیم که در منطقه بین النهرین (سومر) و همچنین در آسیای مرکزی و در حدود هزاره های اول و دوم قبل از میلاد، طبلی ساغری شکل از جنس برنز به نام لی لیس Lilis وجود داشته است که نوع کوچک و قابل حمل آن را لی لی سو Lilissu می نامیدند. لی لی سو شبیه “داربوکه” Darbukah عربی بوده که درنقاشی های متعلق به شهر تبس Thebes مصر و در عصر سلسله ۱۸ فراعنه و حدود ۱۵۷۰ پیش از میلاد مشاهده شده است. این ساز درحالی که بر روی زانو و زیر دست چپ نوازنده قرار گرفته، با دو دست نواخته می شد. لی لی سو از جنس چوب و گل بوده و نمونه ای از آن در موزه بریتانیا نگهداری می شود. یک لوح بابلی تصویر لی لیس را به خوبی نشان می دهد.
ساز دیگری که تمبک امروزی به آن شباهت زیاد دارد، طبل های ساغری شکل هستند. حدود ۴۰۰ طبل ساغری گلی مربوط به تمدن نوسنگی و عصر برنز (۵۰۰۰ تا ۴۰۰۰ سال پیش) در اروپای مرکزی -گستره بین جنوب دانمارک و آلمان- یافت شده اند. همچنین در ناحیه آلتایی روسیه در ۵۰۰ قبل از میلاد نیز طبل های ساغری بوده است. یک طبل ساغری برنزی مربوط به ۲۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نیز در جمهوری چک پیدا شده است.
امروزه می توان گونه های دیگری از طبل های ساغری را در آفریقا، شبه قاره هند و آسیای جنوب شرقی مشاهده کرد.
با وجود آن که طبل های ساغری شکل و همچنین برخی سازهای کوبه ای ایران نظیر دف و دهل، پیشینه ای چند هزار ساله دارند، تمبک در موسیقی امروزی، سازی جدید محسوب می شود. حتی در نقاشی های عمارت چهلستون اصفهان متعلق به دوره صفویه، ردی از این ساز نیست و پس از آن نخستین نشانه هایش را در دوره قاجار می توان جست و جو کرد. شکل ظاهری این ساز و امکانات اجرایی آن در ایجاد صداهای مختلف، نشان دهنده پیشرفت اش در مقایسه با سازهای کوبه ای ساده مثل دف، دایره و دهل است.
تمبک گاه به صورت تنبک و دمبک نیز تلفظ می شود که البته تنبک مصطلح تر است. در خصوص ریشه این واژه می گویند که از دو عنصر تم به معنی ضربه بزرگ بر وسط و بک به نشانه ضربه های ضعیف بر کناره های پوست ساز است. در نتیجه ترکیب تم + بک به واژه تمبک منجر شده است.این ساز علاوه بر موسیقی هنری ایران، در موسیقی های بومی لرستان و کردستان نواخته می شود و همچنین در موسیقی عامه پسند شهری موسوم به مطربی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. این ساز از نظر شیوه نوازندگی و تا حدی شکل ظاهری، هیچ مشابهی در دیگر کشورها ندارد و ساز اختصاصی موسیقی ایرانی به حساب می آید. شاید نزدیک ترین ساز به آن “زیر بغلی” افغان ها باشد که از چوب یا گل پخته ساخته می شود. سازی کوبه ای به نام “تمپو” نیز در سواحل خلیج فارس و همچنین برخی کشورهای عربی مورد استفاده قرار می گیرد که همانند تمبک روی پای نوازنده قرار می گیرد. ولی در مجموع شیوه نواختن آن با تمبک خیلی متفاوت است.
ریشه نام:
دربارهٔ وجه تسمیه این ساز، هنوز یک رای نهایی حاصل نشدهاست. گروهی معتقدند که نام این ساز در اصل تنبک بوده و تبدیل آن به تمبک به دلیل قلب حرف «ن» ساکن به «م»، قبل از حرف «ب» است؛ مثل اتفاقی که در تلفظ واژهٔ «شنبه» میافتد. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که صورت «تنبک» منشاء منطقی نداشته و به همین دلیل به اشتباه در میان مردم رواج یافته است. اما در نوازندگی این ساز از تکنیکهایی به نام های «تُم»، «بک»، «پلنگ» و «ریز» استفاده میشود. بنابراین چندان بعید نیست اگر نامگذاری «تمبک» بر اساس همین اسامی صورت گرفته باشد. از دیدگاه زبانشناسان واژه Tambourine که در زبانهای اروپایی برای تمبک به کار میرود از واژهٔ تنبور پهلوی وام گرفته شدهاست.
تاریخچهی تنبک:
مهمترین ساز کوبه ای پوستی زمان ما که سالهاست مورد توجه موسیقیدانان ایران است، نوازندگانی که با این ساز در تاریخ موسیقی ما به شهرت رسیدند و می توان گفت متعلق به نسل پیشین تنبک نوازی هستند، آقاجان پسر داوود شیرازی، تقی خان، حاجی خان پیشخدمت عین الدوله، بالاخان پدر مرتضی و موسی نی داوود، عبدالله دوامی، سید حسین، رضا قلیخان، رضا روانبخش و هوشنگ مهرورزان هستند. ولی اگر نگاهی به تاریخ جدید تنبک نوازی بیندازیم متوجه می شویم که این ساز قبل از حضور حسین تهرانی- پدر تنبک نوازی نوین ایران – ( و مشوقانش مانند ابوالحسن صبا و حسین دهلوی) جایگاه موجه و قابل توجهی در تاریخ موسیقی ایران نداشت و پس از تلاش ها و تعمق های زیادی که برای احیاء مجدد آن توسط این استادان و بعضا شاگردان آن ها صورت گرفت، در حال حاضر تنبک به عنوان ساز لازم و ثابت ارکسترهای ایرانی رسیده و حتی سال هاست که در مقام تکنواز هم نقش آفرین است. همزمان با تلاش های دقیق حسین تهرانی در موسیقی تنبک، شاگردانی که مکتب او را دیده بودند نیز با فعالیت زیادی در ارکسترهای مختلف و نوازندگان مشهور همراه شدند. حسین تهرانی به مانند بسیاری از استادان آن زمان که شاگردانشان تکرار استاد نبودند، شاگردانی تربیت کرد که در انواع سبک ها می نواختند و هر کدام در همکاری با ارکستر، همنوازی با یک نوازنده و تکنوازی هایشان دارای شگردهای خاصی در استفاده از تکنیک ها و ریتم های مختلف بودند.
تمبک بنا به مستندات زیر دارای قدمتی همپای تمدنهای کهن ایران است. لازم به ذکر است که بر اساس متون مانده برجا، وجود این ساز به عنوان یک عنصر موسیقایی در تمدن عیلام تثبیت شده است.
درکتاب “هزار سال وزن در موسیقی ایرانی” تالیف رضا ترشیزی ، آمده است :
در منظومه ساسانی “یادگار- زریران” مربوط به افسانه های پهلوانی اشکانیان نام تمبک Tumbak صراحتا ذکر شده است.
در مقاله ای تحت عنوان “موسیقی ایران از دوران کهن و عهد هخامنشیان” به متن کتاب پهلوی “خسرو پسر قباد و غلام” مربوط به زمان ساسانیان اشاره می شود که در آن نام ساز دمبک آمده است.
در همان مقاله عنوان میگردد که در تمدن عیلام سازی شبیه به تنبک را مینواختند.
با اینحال می توان گمانه زنیهایی را در مورد حضور این ساز در لایه های قدیمتر زمان انجام داد.
درکتاب “موسیقی بین النهرین” اثر فرانسیس و گالپین، می خوانیم که در منطقه بین النهرین (سومر) و همچنین در آسیای مرکزی و در حدود هزاره های اول و دوم قبل از میلاد، طبلی ساغری شکل و برنزی جنس به نام لی لیس وجود داشته که نوع کوچک و قابل حمل آن را لی لی سو می نامیدند.
لی لی سو شبیه “داربوکه” عربی بوده که درنقاشیهای متعلق به شهر تبس مصر و در عصر سلسله ۱۸ فراعنه و حدود ۱۵۷۰ پیش از میلادی مشاهده شده درحالیکه بر روی زانو و زیر دست چپ مردی نوازنده قرار گرفته و با دو دست نواخته می شد.
لیلیسو از جنس چوب و گل بوده و نمونه ای از آن در موزه بریتانیا نگهداری می شود. در تصویر روی یک لوحه بابلی تصویر لیلیس مشاهده می گردد.
حال، با توجه به مهاجرت اقوام سومری به بین النهرین در هزاره ۴ پیش از میلاد که طی مهاجرت احتمالی از هند یا آسیای مرکزی صورت گرفته و بعدها با تمدنهای اطراف خود مانند عیلام ارتباط فرهنگی و تجاری داشته اند آیا نمی توان ریشه تمبک را در بین النهرین یا اقوام مهاجر آنجا جستجو کرد؟
چنین مراودات موسیقایی را می توان بین فرهنگ موسیقایی پیشرفته یونان (مکتب فیثاغورث) و تمدن بین النهرین مشاهده نمود، بگونه ای که اساس تئوری فواصل فیثاغورث ملهم از دانش بین النهرین می باشد.
● تاریخچه طبلهای ساغری در اروپا
طبلهای ساغری شکل را به غیر از خاور میانه، می توان در نقاط دیگردنیا مشاهده نمود. خانم Lynda Aiano ضمن بررسی صوتی طبلهای ساغری یافت شده در اروپا موارد زیر را بر شمرده است:
(Resonators and Receptacles: a summary of an acoustic enquiry into Late Neolithic pottery goblet drums from Europe)
▪ حدود ۴۰۰ طبل ساغری گلی مربوط به تمدن نوسنگی و عصر برنز (۵۰۰۰ تا ۴۰۰۰ سال پیش) در اروپای مرکزی یافت شده اند. ( در گستره ای بین دانمارک جنوبی-آلمان و جمهوری چک )
▪ در ناحیه آلتایی روسیه در ۵۰۰ قبل از میلاد نیز طبلهای ساغری یافت شده اند.
با توجه به همزمانی تمدن سومر و تمدن نوسنگی که به دنبال آن شاهد تمدن مس و برنز در ۴۵۰۰-۴۰۰۰ سال قبل هستیم، می توان یک ارتباط منطقی بین آسیا و اروپا تصور نمود.
در تصویر طبل ساغری برنزی مربوط به ۲۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح یافت شده در جمهوری چک مشاهده می گردد.
شکل متعلق به طبل ساغری از جنس گل پخته تزئین شده، یافت شده درآلمان و متعلق به دوره نوسنگی بالایی (حدود ۲۵۰۰ سال پیش)می باشد.
به این ترتیب طبلهای ساغری(که تمبک نیز گونه ای از آن است) گسترش جغرافیایی وسیعی را در اعصار و قرون مختلف نشان می دهند.
امروزه می توان گونه هایی دیگر را در آفریقا، شبه قاره هند و آسیای جنوب شرقی مشاهده نمود.
نشست پژوهشی نی کلید دار و تنبک کوکی در تاریخ سوم دی ماه، در کنسرواتوار تهران برگزار شد. در این برنامه دکتر حسین عمومی نوازنده نی و استاد دانشگاه ارواین آمریکا، درباره ساخت و نحوه نوازندگی این سازها به سخنرانی پرداخت. در ادامه این برنامه شاهین مهاجری محقق و نوازنده تنبک به سخنرانی درباره تاریخچه و فیزیک ساز تنبک و بعضی از سازهای کوبه ای جهان پرداخت که در این نوشته قسمت دوم متن این سخنرانی را می خوانید.
صدا شناسی تمبکصدای تمبک نشان دهنده ویژگیهای آکوستیکی یک پوست مرتعش کشیده شده بر کاسه تشدید و یک رزوناتور هلمهولتزی است. قبل از هر چیز به ارتعاش پوسته مرتعش می پردازیم.
ارتعاش یک پوسته مرتعش/بررسی صوتی تیمپانی اجسام را از نقطه نظر ارتعاشی می توان یک بعدی مانند سیم تار ، دوبعدی مانند پوست تمبک و سه بعدی مانند یک قطعه چوب یا بدنه تمبک فرض نمود. ارتعاش یک سیم مرتعش در حالت ایده آل خود ، ارتعاشی هارمونیک است.
درارتعاش سیم ، اشکال یا مودهای مختلف ارنعاشی مشاهده می شوند. اگر شکل ارتعاشی را که دارای یک فرکانس مانند F۱ است صدای پایه یا هارمونیک اول بنامیم ، بقیه هارمونیکها دارای رابطه زیرند :
F۱ F۲=۲*F۱ F۳=۳*F۱ …… Fn = n*F۱
در واقع هارمونیکها مضرب عدد صحیح فرکانس پایه یا هارمونیک اولند. درهارمونیکهای یک سیم مرتعش می توان نقاط حداکثر ارتعاش(شکم) و حداقل ارتعاش(گره) را مشاهده نمود.
شکل موج نهایی ساختاری پریودیک و تکرار شونده دارد. ولی آنچه که در عمل مشاهده میشود اندکی با ریاضی تفاوت دارد.
صدای یک ساز همواره از هارمونیک بودن محض گریزان است و نوعی ناهماهنگی در بین هارمونیکها مشاهده می شود که به آن Inharmonicity گویند.
که همه هارمونیکها به یک شکل در ساختار صدا نقش ندارند و به دلیل تغییر در میزان انرژی آنها در گذر زمان، اختلاف در طنین وجنس صدای سازها و همچنین اختلاف رنگ صدای تکنیکهای اجرایی یک ساز به وجود می آید.
اما ارتعاش پوسته مرتعش قانونمندی دیگری را نشان می دهد:
۱) اصوات فرعی هارمونیک نمی باشند. بین فرکانس پایه و سایر اصوات فرعی رابطهای از جنس عدد صحیح برقرار نمی باشد.
۲) با توجه به وجود دو نوع گره در اشکال ارتعاشی یک پوسته مرتعش (قطری ، دایره ای) ، این اشکال ارتعاشی را به شکل (m,n) نمایش می دهند که در آنها m تعداد گره قطری وn تعداد گره دایره ای است.
به عنوان مثال شکل ارتعاشی (۰,۱) که همان صدای پایه است دارای یک گره دایره ای در محل اتصال پوست می باشد و کل منطقه داخلی پوست ، شکم ارتعاشی است مشاهده نمود.
۳) اشکال ارتعاشی یک پوست طبیعی که بر یک طبل کشیده شده است، به دلیل یکسان نبودن کشش و ناهمگن بودن پوست با ارتعاش ایده ال متفاوت است ولی از اصول کلی ارتعاش پوستها پیروی می کنند.
۴) در تیمپانی، به عنوان یک ساز پوستی کوک پذیر، ارتعاش هوای محفظه داخلی ساختار ارتعاشی پوست را تغییر داده و به سمت هارمونیک بودن پیش می برد. این کار با جابجایی اصوات فرعی در ساختار طیف صورت می پذیرد.
در تیمپانی اشکال ارتعاشی (۰,n) مانند (۰,۱) تنها در صدای ضربه نقش داشته و محو می شوند و اشکال ارتعاشی (m,۱) مانند (۱,۱) به عنوان عناصرصوتی طیف مطرح شده و در کوک صدا نقش دارند. منحنی زرد رنگ نشان دهنده تغییرو جابجایی اشکال ارتعاشی در جهت هارمونیک شدن صدا می باشد در حالیکه منحنی پایین نشان دهنده ارتعاش پوست در حالت ایده ال است.
بدنه تنبک را در گذشته از جنس چوب، سفال و گاهی هم فلز میساختند، لیکن امروزه از جنس چوب میسازند. تنبک از قسمتهای پایین تشکیل شده است:
• پوست
• دهانه بزرگ
• تنه
• گلویی(نفیر)
• دهانه کوچک(کالیبر)
قدمت تنبک با نامهای پهلوی دمبلک و تنبور به پیش از اسلام میرسد و طبق نظر دکتر معین دمبک صورت دگرگونشدهٔ همین نام است.
تمبک در چند دهه اخیر پیشرفت چشمگیری کرده و به عنوان سازی تکنواز و مستقل مطرح شده است. این پیشرفت مرهون تلاش استادان این ساز است که در این میان نقش استاد حسین تهرانی به قدری اهمیت مییابد که از او میتوان با عنوان پدر تنبکنوازی نوین ایران یاد کرد. در جهانی ساختن این ساز، مرحوم ناصر فرهنگفر، مرحوم امیر ناصر افتتاح، استاد محمد اسماعیلی، استاد مرتضی اعیان, بهمن رجبی، کامبیز گنجه ای، نوید افقه, پژمان حدادی, پدرام خاورزمینی و پژهام اخواص نیز نقش مهمی داشتهاند.
دربارهٔ وجه تسمیه این ساز، هنوز یک رای نهایی حاصل نشدهاست. گروهی معتقدند که نام این ساز در اصل تنبک بوده و تبدیل آن به تمبک به دلیل قلب حرف «ن» ساکن به «م»، قبل از حرف «ب» است؛ مثل اتفاقی که در تلفظ واژهٔ «شنبه» میافتد. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که صورت «تنبک» منشاء منطقی نداشته و به همین دلیل به اشتباه در میان مردم رواج یافته است. اما در نوازندگی این ساز از تکنیکهایی به نامهای «تُم»، «بک»، «پلنگ» و «ریز» استفاده میشود. بنابراین چندان بعید نیست اگر نامگذاری «تمبک» بر اساس همین اسامی صورت گرفته باشد. از دیدگاه زبانشناسان واژه Tambourine که در زبانهای اروپایی برای تمبک به کار میرود از واژهٔ تنبور پهلوی وام گرفته شدهاست.
چنانچه در لغت نامه آمده است: “دمبلگ: یکی از ساز-های رایج در دربار خسروپرویز که به صورت طبل کوچکی است. (از ایران در زمان ساسانیان، کریستن سن، ص ۵۰۶)، صورت قدیمی دمبک.” در ضمن در کتاب چشم انداز موسیقی ایران نوشته ی ساسان سپنتا، ص ۲۹۴ به نقل از کتاب خسروو غلام، تصحیح اون والا، ص ۲۸ آمده است: “… قدیمیترین متنی که نام این سازایرانی آمده متن پهلوی “خسرووغلام” است که به صورت “دُمبَلَک” به خط پهلوی ذکر شده است.” همچنین در کتاب تنبک و نگرشی به ریتم از زوایای مختلف، نوشته ی بهمن رجبی، ص ۱۵ آمده است: “دکتر مهدی فروغ در یکی از نوشته های خود، اشاره ای دارد به اینکه در دوران ساسانیان، به یک نوع سازایرانی ضربه ای که شبیه به تنبک امروزی بوده است، “دُنبَلَک” یا “دُمبَلَک” می گفتند و “دنبک” و “دمبک” واژه ای است پهلوی، و احتمال دارد که “دنبک” و “دمبک” صورت تغییر شکل یافته ی آن باشد.” در همین کتاب به بیش از ۲۰ نام گوناگون تنبک اشاره می شود. آنچه مسلم است کثرت این نام ها نشان از کاربرد این سازایرانی در زمان ها و مکان های گوناگون دارد. یکی از همین نام ها که در فرهنگ های گوناگون اشاره شده است “تَبَنگ” می باشد.تنبک از نظر نوازندگی (انگشت گذاری)، رنگهای صوتی و ساختمان فیزیکی اش (در عین ظاهری ساده)، یکی از پیشرفته ترین و پیچیده ترین سازهای کوبه ای پوستی دنیا محسوب می شود، به ویژه که در دهه های اخیر با همت تنبک نوازان پیشرفت شایانی کرده است و در این میان باید به حسین تهرانی، پدر تنبک نوازی نوین ایران اشاره کرد، زیرا آغاز حرکت با او بوده است.
در خصوص این مطلب نظر بدهید